۱۳۸۶ دی ۳, دوشنبه

گريم چيست؟

ريشه و اصل پيدايش گريم به را در دوران هاي ابتدائي، در مراسم آئيني مي توان جست، در اين مراسم، از گريم به شكل بسيار ابتدائي استفاده مي شده است. چهره ها را با رسوب مختلف، رنگ هاي معدني و يا عصاره گياهان رنگ آميزي مي كردند و گاه صورتك هائي كه از پوست درختان تراشيده شده بود، بر چهره مي نهادند
در طول زمان همچنان گريم را نزد مصريان باستان مي توان مشاهده كرد كه كه عمدتا اطراف چشمان را با رنگ هاي سبز و خطوط سياه رنگ آميزي مي نمودند، آفريقائيان نيز علاوه بر بكار بردن رنگ هاي شاد وزنده براي چهره مي نهادند،همچنين سرخ پوستان با بكار بردن رنگ هاي مختلف بر چهره و تزئين سر با پرهاي رنگي و صورتك هائي با رنگهاي بسيار شاد، گريم را در زندگي و آئين هاي خود بكار مي بستند.
بشر از بدو خلقت در پي فراهم آوردن موجبات سرگرمي خود بوده است، به اشكال گوناگون چون بازي با سايه، اجراي رقص، موسيقي و يا نمايش خود را سرگرم كرده است. در نمايش، بازيگر سعي كرده است، براي داشتن چهره اي متفاوت از ديگران و نيز به منظور تاثير گذاردن نقش بر تماشاگر با تغيير شكل دادن خود به كمك رنگ آميزي چهره، مو و به كار برده صورتك توسل جويد.
امروزه واژه ﴿ گريم ﴾ در زبان فرانسه از سال ۱۷۷۸ ميلادي به مفهوم آنچه در نمايش مورد نظر است به كار گرفته شده، به معناي ادا شكلك، صورتك و يا نقش يك پير مسخره. مصدر اين كلمه گريمه به معناي خطوط پيري بر چهره انداختن، آراستن چهره براي تئاتر و سينما است، صفت فاعلي آنرا گريمور مي نماند.
تحول گريم در ايران:
تئاتر از نظر تاريخي در دوره قاجاريه﴿ ۱۷۸۰-۱۹۱۹ م﴾ بطور كلي تئاتر ايران با تحول جديدي روبرو گرديد. نخست تعزيه به اوج خود رسيد، سپس تئاتر سنتي ديگري بنام ﴿ تئاتر روحوضي ﴾ رشد نمود.
گريم براي سينما، تلويزيون و عكاسي جنبه فني تر بخود مي گيرد، چه چشم دوربين ها بسيار دقيق تر از چشم انسان است، اشتباه كوچكي در رنگ زمينه و يا وجود لكه كوچك و خطاي ظريفي كه چشم انسان قادر به تشخيص و رويت آنها نيست در مقابل لنزها ي دوربين بوضوح نشان داده مي شود. نبايد فراموش كرد كه روتوش ﴿ اصلاح فيلم ﴾ فيلم نگاتيف بخصوص در مورد فيلم هاي رنگي نه تنها كامل و بي عيب نخواهد بود بلكه اصولا در همه شرايط امكان پذير نيست. بهمين جهت زدن رنگ به چهره و عمل تصحيح چهره و استفاده از تكنيك سايه و روشن در مقابل دوربين كه عمل روتوش فيلم را انجام مي دهد براي سينما، تلويزيون و عكاسي ضروري است.
متاسفانه براي ثبوت موجوديت تئاتر در گذشته ايران، مدارك و منابع تاريخي در دسترس نمي باشد. آنچه مسلم است از نظر جغرافيائي، ايران باستان ما بين سرزمين هائي چون مصر باستان، هند و يونان كه هر يك از تمدن، فرهنگ و هنرهاي خاصي از نمايش غني بوده اند قرار داشته است. بواسطه نزديكي و داشتن رابطه با اين سرزمين ها، ايران باستان نمي تواند در گذشته فاقد هنرهاي نمايشي بوده باشد. با نگاهي به گذشته، مشاهده مي شود، اين سرزمين اغلب دستخوش تهاجم، حملات و جنگ ها ئي در طول تاريخ بوده است كه هر بار با استيلاي حكومتي جديد به فرهنگ و هنر هاي زيباي آن لطمه وارد آمده است.
با آثاري از خرابه هاي تئاتر در گوشه و كنار يقين است كه در گذشته نمايش در اين سرزمين موجود بوده و آثار مكتوب آن به عللي چون به آتش كشيدن، تاراج كردن از ميان رفته و نابود شده باشد.
آرايش كردن از زمان هاي بسيار قديم مخصوصا زماني كه مردم با دارو آشنا شدند , بين خانمها و آقايان متداول بوده و آنها با علاقه فراواني براي زيباتر نشان دادن صورتشان مي كوشيدند
مطالعه تاريخ باستان به ما ثابت ميكند كه در دوران ماقبل تاريخ نيز مردان و زنان به بهتر نشان دادن ظاهر خود علاقهمند بودند. نوع آرايش و وسايل آرايشي كه در يك فرهنگ و مليت براي زيباتر و جذابتر نشان دادن به كار ميرود ممكن است در فرهنگ ديگر كاملا مردود باشد، اما اكثر مردم از تغيير در مد لباس، مو و آرايش صورت لذت ميبرند .
تاريخ شروع آرايش كلا به مصريان قديم ميرسد. آنها براي مراسم مذهبي از عطريات و مواد آرايشي استفاده ميكردند و حمامهاي مخصوص براي خوشبو كردن پوست بدن ميگرفتند، به نظافت و پاكيزگي اهميت ميدادند و بعد از حمام از مواد خوشبوكننده و روغني براي نرم نگه داشتن پوستشان استفاده ميكردند. شانه و آيينه به عنوان اولين لوازم آرايشي مورد علاقه همه خانمها و آقايان بود. كلئوپاترا، ملكه مصر، مواد آرايش و عطر را عاشقانه براي پوست و مو و بدن خود استفاده ميكرده است.

در زمان اليزابت اول (1558 تا 1603 ميلادي ) ماسكهاي صورت متداول شدند . در اين دوره ماسكهايي از تركيب پودر پوست تخم مرغ , زاج سفيد , بوراكس , بادام , تخم خشخاش , شير , شراب , كره , ميوه و سبزيجات ساخته ميشد . گونه ولبها آرايش ميشدند ولي آرايش چشمها بسيار كم رنگ بود.
ماري آنتوانت (1755 تا 1793 ميلادي) ملكه فرانسه و اكثر خانمهاي مرفه فرانسوي حمام توت فرنگي و شير ميگرفتند. لبها و گونه ها شديدا با رنگهاي صورتي و نارنجي آرايش ميشدند. به ابروها فرم داده مشد ولي از سايه چشم زياد استفاده نميشد و پودرهاي خوشبو براي صورت استفاده ميكردند. اين دوره به دوره افراط و زياده روي در آرايش معروف است
در زمان ويكتوريا، ملكه انگليس، آرايش صورت جذابيت خود را از دست داد. خانمها بسيار ساده و بدون رنگ بودند و معروف است كه زنان گونهاي خود را نيشگون گرفتن و لباهايشان را با گاز گرفتن سرخ ميكردند. ماسكهايي از تركيب عسل، تخم مرغ، شير، ميوه و سبزيجات و روغن هاي مختلف ساخته ميشد. اين دوره يكي از سخترين و محدودكننده ترين دوران تاريخ آرايش به حساب مي آيد.
در سالهاي 1920 انقلابي در كارخانه هاي لوازم آرايش به وجود آمد و سايه هاي رنگارنگ براي چشم ها، رژگونه و رژ لبهاي متنوعي ساخته شد. كرمها و لوسيونهاي گوناگون براي پوست و شامپوهاي نرم كننده و تقويتي مو به بازار آمد.
در سالهاي 1950 و 1960 مدهاي اروپايي بيشتر كشورها را تحت الشعاع قرار دادند، مواد پاك كننده پوست، كرمها لوسيون ها و نرم كننده هاو لوازم آرايش متنوعي وارد بازار شدند. ابروهاي پهن مد شد، خط چشم نيز پهن مشخص بود، گونه ها و لبها رنگ ملايم داشتند. در اواخر 1960 , آرايش ترميمي و تكميلي متداول شد وباز هم ابروها باريك شدند.
از سالهاي 1970 به بعد كارخانه ها رنگهاي متفاوتي براي آرايش روز و شب مواد و لوازم آرايش براي زيبايي، سلامتي و پاكيزگي پوست و مو ارائه كردند و خانمها بيشتر و بيشتر جذب اين مواد شدند.

اگر ما پيشرفت و تغييرات در مد و زيبايي را از زمان اجدادمان تا حالا دنبال كنيم، شايد به تمام آن تغييرات پي ببريم آثار به جا مانده از اجداد به ما نشان ميدهد كه مواد رنگي براي رنگ كردن مو، ناخن و پوست به كار ميرفته و خالكوبي نيز در آن زمان وجود داشته و مرسوم بوده است. مواد رنگي و آرايش از ريشه درختان، برگ و كلا مواد گياهي و معدني تهيه ميگرديد. مصلا پودر به نام كوهل شبيه سرمه در زمان مصريا قديم براي شفافتر و بزرگتر نشان دادن چشمها مصرف ميشد. دوده چراغ را به ابرو ميزدند و از اكسيد آهن براي تهيه سرخاب جهت آرايش صورت استفاده ميكردند.
يونانيها از سال 460 ميلادي با علاقه فراوان عطريات و مواد آرايشي ميساختند و براي مراسم مذهبي و استفاده شخصي و حتي گاهي به عنوان دارو استفاده ميكردند.خانمهاي يوناني از موادي به نام ورميليون براي آرايش صورت استفاده ميكردند كه به رنگ فرمز روشن بود و از تركيب نمكهاي جيوه در ساخت آن استفاده ميشد
خانمهاي رومي مخلوطي از گچ و سرب را به صورت ميزدند تا آن را سفيدتر كنند، همچنين با رنگهاي گياهي گونه ها و لبهايشان را سرخ ميكردندو از مخلوط ذرت، شير و آرد ماسكهايي براي صورت تهيه ميكردند كه آن را با كره نيز مخلوط مينمودند. روميها هم مانند يونانيها و مصريها حمام و نظافت را باور داشتند و خانمها در موقع حمام از شير و شراب استفاده مينمودند. حمامهاي رومي معمولا عمومي بود با قسمتهاي جداگانه براي خانمها و آقايان. مردان رومي نيز از عطريات و روغن براي خوشبو كردن پوست و نرم نگخ داشتن آن بعد از حمام استفاده ميكردند. شعرهاي يوناني زيادي درباره نظافت، زيبايي مو و پوست و ناخن سروده شده است و نقاشيهاي بسياري بيانگر اهميت آن است.
آسياييها , به خصوص چينيها , تاريخچه بسيار دوري در مورد سلامتي دارند و آراستگي را يك هنر به حساب مي آورند , مخصوصا بين افرادي كه امكان استفاده از لوازم آرايش مختلف و لباسهاي متنوع را داشتند . در ژاپن آرايش گيشاها خيره كننده بود و هنوز هم يك هنر با ارزش به شمار مي آيد . ايرانيان نيز همانگونه كه تاريخ و شواهد نشان ميدهد , پيرو مد و آراستگي مو و صورت و لباس بودند.
افريقايي ها تحول بزرگي در آرايش مو و طراحي لباسهاي مخصوص به وجود آوردند. آنها داروهاي بسياري از گياهان و مواد اوليه كه در اطراف خود داشتند تهيه ميكردند. همچنين از رنگهاي زيادي براي آرايش صورت خود استفاده ميكردند كه بعضي از انواع مدل مو و لباس آنها هنوز هم رايج است
در قرون وسطي بيشتر مواد رنگي روي گونه ها و لبها زده ميشد. چشمها فقط با سرمه آرايش ميشدند. مواد آرايشي و داروها از هم جدا نبودند ولي در اواخر قرن شانزدهم تقريبا از هم تفكيك شدند. اين دوره بين كلاسيك و رنسانس بود، زماني كه مذهب نقش مهمي در زندگي و عقايد و رفتار اجتماعي مردم داشت. حمام روزانه متداول نبود ولي عطر و موادخوشبوكننده زيادي مصرف ميشد.در عصر رنسانس نقاشيهاي كلاسيك و نوشته ها نشان ميدهند كه چقدر آراستگي ظاهر بين مردم متداول بوده است. يكي از غيرعاديترين مدها تراشيدن ابروها و خط مو در پيشاني بود و معتقد بودند كه ابروي تراشيده چهره بسيار باهوش و متفكري به زن ميدهد.

تمركز فكري بهتر با غذاها

اين روزها نبرد بين كربوهيدرات و پروتئين بسيار زياد است، به خصوص اينكه رژيم‌هاي پُر پروتئين و كم كربوهيدارت اثرات مطلوبي در كاهش وزن و افزايش هوشياري از خود نشان داده‌اند. البته نه قندها و نه پروتئين‌ها، نقش مستقيمي در افزايش توانايي فرد براي تمركز ايفا نمي كنند و به عنوان منبع قدرت مغزي به حساب نمي‌آيند. اما نبايد كل تاثيرات را ناديده گرفت.
در بدن، كربوهيدرات‌ها (قندها) به گلوكز تبديل مي‌شوند. اين كار حداقل 2 تا 4 ساعت طول مي‌كشد، در حالي كه تجزيه پروتئين‌ها حداقل به 4 ساعت زمان نياز دارد. بنابراين نمي توان گفت يك ماده غذايي اثرات معجزه آسايي بر حافظه داشته باشد.
متخصصان تغذيه معتقدند تركيبي از غذاها مثل ميوه‌جات، سبزيجات، غلات و ديگر مواد غذايي در كل باعث بهبود سلامت جسم و ذهن مي‌شوند و اگر فردي رژيم غذايي سالمي داشته باشد، كل فعاليت‌هاي جسمي و ذهني او در حد مطلوب و مورد نظر قرار مي‌گيرند.
عامل ديگري كه ممكن است با تمركز ذهن افراد رابطه داشته باشد، پُرخوري يا كم خوري است.
اگر فردي قبل از انجام يك كار مهم، پُرخوري كند، احساس خواب آلودگي مي‌كند، زيرا گردش خود از مغز به سمت معده منحرف مي‌شود تا عمل هضم غذا به بهترين نحو صورت گيرد. از سوي ديگر افرادي كه كالري كافي دريافت نمي كنند و از وعده غذايي خود صرف نظر مي‌كنند يا تحت رژيم ‌هاي سخت غذايي قرار دارند، نمي توانند تمركز خوبي داشته باشند و حواس آنها به راحتي پرت مي‌شود.
به علاوه تحقيقات نشان داده است كودكاني كه صبحانه ميل مي‌كنند، حافظه كوتاه مدت بهتري نسبت به همكلاسي‌هاي خود كه صبحانه نمي‌خورند، دارند. در ضمن كودكاني كه صبحانه‌هاي پُر كالري مي‌خورند (مثل كيك، شكلات، شيريني و...) تمركز خوبي ندارند.
رژيم‌هاي غذايي پُر چرب نيز روي آگاهي و تمركز، اثرات منفي دارد، طوري كه حافظه و يادگيري تضعيف مي‌شود، پس نمي‌توان از افرادي كه غذاهاي پُرچرب مي‌خورند، انتظار هوش آنچناني داشت.
سوپ مكمل؟!
قفسه‌هاي مغازه‌ها يا داروخانه‌ها پر از قرص‌ها، شربت‌ها و مكمل‌هاي ويتامين، املاح و مواد گياهي است كه روي همه آنها قيد شده كه از نظر جسمي و ذهني باعث تقويت شما مي‌شوند. تعداد اين مواد آنقدر زياد است كه قابل شمارش نيست، اما مطمئن باشيد اين مواد آن طور هم كه درباره آنها تبليغ شده، سودمند نيستند و اگر يك امتحان يا مصاحبه بزرگي در پيش داريد، بهتر است براي تقويت حافظه و تمركز خود، بر روي اين مواد حساب باز نكنيد.
گزارش‌هايي وجود دارد كه مي‌گويد ويتامين‌هاي E,C,B و بتاكاروتن و منيزيم مي تواند قدرت مغز را تقويت كنند. اما هيچ كس ثابت نكرده كه قرص هاي حاوي اين مواد بتوانند باعث تقويت حافظه و تمركز شوند. در ضمن وقتي مقدار زيادي از اين مواد در غذاهاي طبيعي وجود دارند، چرا به سراغ قرص هاي آنها برويم؟
ويتامين C را به راحتي در مركبات مي‌توان يافت. بتاكاروتن در هويج ، اسفناج و ديگر سبزيجات برگ دار سبز وجود دارد. قرص هاي ويتاميني و مكمل موارد مصرف خاصي دارند و هيچ وقت نمي‌توانند جاي مواد غذايي را بگيرند.
به تازگي نظريه‌هايي مطرح شده كه قابل توجه است. مثل مواد غذايي حاوي اسيد‌هاي چرب امگا3(مثل ماهي)، وين پوستين(كه در يك گياه وجود دارد) يا كولين(ماده مغذي اصلي موجود در لسيتين) داراي اثرات خاصي هستند و بر سلامت ذهن، تاثيرات مثبتي دارند و محققان در تلاشند تركيبي از اين مواد را در اختيار افراد بگذارند تا قدرت حافظه آنها تقويت شود.
براي يك روز بزرگ آماده شويد
فكر نكنيد اگر غذاي خاصي مصرف كنيد، تمركز و حافظه شما قدرت فوق العاده‌اي پيدا مي‌كند. اگر امتحان يا مصاحبه‌اي در پيش داريد و دوست داريد حافظه و تمركز شما قدرت خوبي داشته باشند، نكات زير را به خاطر بسپاريد:
- كارهاي لازم را براي آمادگي خود، از قبل انجام دهيد، سر فرصت و بدون عجله.
- شب قبل، خوب بخوابيد.
- ورزش را در برنامه زندگي خود به طور منظم در نظر بگيريد.
- يك رژيم غذايي متعادل و حاول تمامي گروه هاي غذايي مصرف كنيد। به هيچ وجه از ماده غذايي خاصي به منظور تقويت حافظه استفاده نكنيد؛ چون ممكن است وضعيت شما را بدتر كند। از غذاهاي طبيعي و سالم در حد معقول استفاده كنيد تا ذهن شما براي هر كاري آماده باشد.
منبع : ايرانيان

۱۳۸۶ دی ۱, شنبه

پارادایم یادگیری الکترونیکی در ایران

بر مبناي آمار منتشر شده در آمريكا از هر دلاري كه براي يادگيري هزينه مي‌شود، 40 درصد صرف هزينه رفت و آمد مي‌شود. كافي است در كنار هزينه رفت و آمد، هزينه‌هاي مربوط به تأمين فضا و تجهيز كلاسهاي حضوري نيز اضافه شود تا يكي از ابعاد ارزش آفريني رويكرد «يادگيري الكترونيك» نمايان گردد؛ يادگيري الكترونيك به ميزان قابل توجهي هزينه‌هاي سرمايه‌گذاري اوليه (مراكز آموزشي) و جاري (استاد و دانشجو) را كاهش مي‌دهد و توسعه سريع و اقتصادي يادگيري به مناطق دوردست را امكان‌پذير مي‌سازد.
بدين ترتيب منافع چهار ذي‌نفع اصلي ”يادگيري“ يعني «دانشجو، استاد،‌سازمانهاي آموزشي و جامعه» به نحوي مؤثرتر تأمين مي‌شود.
رويكرد يادگيري الكترونيك در دنيا به سرعت در حال رشد است. براساس گزارش ” تحليلگران صنعت جهاني“،‌حجم بازار يادگيري الكترونيك در سال 2007 بالغ بر 17 ميليارد دلار بوده و تا سال 2010 براي آن رشد ساليانه‌اي بالاتر از 25 درصد پيش‌بيني شده است. شيوه‌هاي گوناگون براي يادگيري الكترونيك وجود دارد كه از آن جمله استفاده از نوار ويدئو، نوار صوتي، CD كامپيوتري،‌ويدئو كنفرانس و دوره‌هاي اينترنتي قابل ذكر است. 85 درصد دوره‌هاي يادگيري الكترونيك از طريق اينترنت و 55 درصد‌آن از طريق ويدئو كنفرانس انجام مي‌شود.
سابقه دوره‌هاي اينترنتي در دنيا به اوايل دهه 1980 باز مي‌گردد. اولين دانشگاه مجازي دنيا در سال 1977 با همكاري 100 دانشگاه در كاليفرنيا تأسيس شد. امروز تقريباً تمام دانشگاههاي معتبر دنيا برخي از دوره‌هاي خود را به صورت اينترنتي ارائه مي‌كنند. در ايران نيز سابقه آموزشهاي رسمي اينترنتي به سال 1380 باز مي‌گردد. زماني كه دانشگاه تهران تعداد 9 درس را براي دانشجويان روزانه به صورت برخط (Online) ارائه داد.
امروز بيش از بيست دانشگاه بزرگ كشور دوره‌هاي آموزش اينترنتي ارائه مي‌دهند كه در اين ميان نام دانشكده مجازي علوم حديث و دانشگاه مجازي فرهنگ و معارف‌اسلامي در كنار دانشگاههاي فني كشور مانند دانشگاه صنعتي شريف، دانشگاه علم و صنعت،‌دانشگاه صنعتي اميركبير و همچنين دانشگاههاي بزرگي مانند دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد نشانه هشياري و توجه همه جانبه مراكز آموزش عالي كشور به اين رويكرد مهم است. سازمان رشد وزارت آموزش و پرورش نيز با اجراي طرحي، براي مقاطع راهنمايي تا دبيرستان دوره‌هايي را به صورت اينترنتي ارائه مي‌كند. در كنار مراكز آموزشي، صدها شركت خصوصي نيز توليد ابزار، محتوا و ارائه خدمات آموزشي بر خط (اينترنتي) را محور فعاليت خود قرار داده‌اند.
هر چند شرايط خودجوش و رو به توسعه يادگيري الكترونيك در كشور نويد بخش همگامي سازمانهاي رسمي و غيررسمي به اين رويكرد است، اما موانع و عوامل بازدارنده اين توسعه نيز در جاي خود قابل تأمل است. براساس آمار سرشماري سال 1385 كشور تنها 3/22 درصد خانواده‌هاي ايراني داراي رايانه هستند و تنها 3/12 درصد آنان به اينترنت دسترسي دارند. اين نسبت براي برخي از استانهاي كشور به كمتر از 10 درصد سقوط مي‌كند. جمعيت 40 درصدي روستانشين با ميزان دسترسي 8/1 درصد به اينترنت نيز بايد به عنوان بخش مهمي از جمعيت كشور كه نيازمند توسعه و يادگيري هستند مورد نظر قرار گيرد.
محدوديت عناوين و كيفيت محتواي الكترونيك به زبان فارسي نيز يك عامل بازدارنده ديگر به شمار مي‌آيد. اين موضوع در كنار محدود بودن تعداد استادان و مدرساني كه آمادگي فني و انگيزه فعاليت در اين حوزه را داشته باشند قابل تأمل است. اينها برخي مواردي هستند كه سرعت و فراگيري توسعه اين رويكرد را محدود مي‌سازد.
قواعد يادگيري و توسعه منابع انساني به سرعت در حال تغيير است. قواعد جديد يادگيري الكترونيك هر روز بخشي از وعده‌هاي ارزش‌آفرين خود را محقق مي‌سازد و گامي ديگر قواعد آموزشهاي سنتي را به حاشيه مي‌راند. دير يا زود پارادايم جديد به جاي پارادايم فعلي يادگيري مي‌نشيند و فرصتها و تهديدات جديدي را به همراه خود مي‌آفريند. در اين شرايط سه سؤال اساسي پيش روي قرار دارد:
سؤال اول: چه كساني مي‌توانند از اين فرصتها استفاده كنند؟ تنها كساني مي‌توانند از اين فرصتها بهره جويند كه آمادگي و قابليتهاي لازم را فراهم كرده باشند. فرصت به صورت بالقوه براي همگان وجود دارد ولي تنها براي كساني به فعليت مي‌رسد كه امكان استفاه از آن را دارا باشند. در نقطه مقابل، سازمانها و افرادي كه نسبت به اين موج جديد از تحولات بنيادين قواعد بي‌اعتنا باشند، هدف اصلي خسارات نهفته در تهديدات اين پارادايم جديد خواهند بود. اين مفاهيم از منطق عمومي تغيير پارادايم‌ها نشأت مي‌گيرد.
سؤال دوم: اينكه آيا بدون توجه به پارادايم جديد يادگيري و تنها با اتكاء به روشهاي سنتي مي‌توان به جايگاه علمي برتر منطقه به عنوان يك هدف اساسي در سند چشم‌انداز كشور دست يافت؟ پاسخ اين سؤال از روش استنتاج منطقي دشوار و مستلزم توجه جدي‌تر به ابعاد اين موضوع است، ولي يك احساس عمومي اين برداشت را در بردارد كه برتري در جايگاه علمي نيازمند استفاده از قواعد مؤثرتر يادگيري (و ياددهي) خواهد بود.
سؤال سوم: اين است كه چه بايد كرد؟ اين نگارنده در مقام و درصدد ارائه يك الگوي راهگشا در اين نوشتار نيست، ولي چند ايده مي‌تواند محورهاي اساسي ذهن او را بر خواننده بگشايد:
1- آماده ترين كنشگران اين حوزه، دانشجويان و طلبه‌هايي هستند كه شوق يادگيري دارند. توصيه ما به اين افراد است كه تجربه شيوه‌هاي يادگيري الكترونيك را جزئي از موضوعات يادگيري خود قرار داده و بدين ترتيب خود را با فضاي دانشجويي و طلبگي فردا پيوند دهند.
2- آمادگي استادان و مدرسان اين حوزه براي پذيرش و فعال شدن در پارادايم جديد، يك پيشرانه بسيار مؤثر است. بايد موانع موجود با عزم و جسارت حاصل از روحيه والايش علمي شكسته شود، در غير اين صورت سرنوشت آنان به پارادايم گذشته گره مي‌خورد.
3- دانشگاهها و مراكز آموزشي امروز يادگيري الكترونيك را يك مفهوم جديد و قابل تجربه مي‌دانند.
اين خوب است، ولي كافي نيست، اگر آنان اين تغيير پارادايم را به درستي درك كنند، بايد اين مقوله را استراتژي سازمان خود قرار دهند و منابع مادي و معنوي خود را براي بهر‌ه‌گيري از فرصتهاي آن بسيج نمايند. اين كار تنها بر روي كاغذ فايده‌اي ندارد، بلكه بايد به برنامه عملياتي و ساليانه تبديل شود، هدفگذاري گردد و به حركت ملموس سازماني منجر شود.
4- حكومت چه وظيفه‌اي در اين قبال دارد؟ تحقق اهداف بلند چشم‌انداز كشور بر عهده كارگزاران حكومتي است. توسعه زيرساختهاي فني و فرهنگي، توسعه آمادگي عمومي فناوري اطلاعات و وضع و اجراي قوانين حمايتي از شركتهاي دولتي و خصوصي فعال در اين حوزه، اقداماتي ضروري و قابل توصيه است. اين قطره كه سيرابي نزايد، شايد كه تشنگي فزايد