۱۳۸۶ دی ۳, دوشنبه

گريم چيست؟

ريشه و اصل پيدايش گريم به را در دوران هاي ابتدائي، در مراسم آئيني مي توان جست، در اين مراسم، از گريم به شكل بسيار ابتدائي استفاده مي شده است. چهره ها را با رسوب مختلف، رنگ هاي معدني و يا عصاره گياهان رنگ آميزي مي كردند و گاه صورتك هائي كه از پوست درختان تراشيده شده بود، بر چهره مي نهادند
در طول زمان همچنان گريم را نزد مصريان باستان مي توان مشاهده كرد كه كه عمدتا اطراف چشمان را با رنگ هاي سبز و خطوط سياه رنگ آميزي مي نمودند، آفريقائيان نيز علاوه بر بكار بردن رنگ هاي شاد وزنده براي چهره مي نهادند،همچنين سرخ پوستان با بكار بردن رنگ هاي مختلف بر چهره و تزئين سر با پرهاي رنگي و صورتك هائي با رنگهاي بسيار شاد، گريم را در زندگي و آئين هاي خود بكار مي بستند.
بشر از بدو خلقت در پي فراهم آوردن موجبات سرگرمي خود بوده است، به اشكال گوناگون چون بازي با سايه، اجراي رقص، موسيقي و يا نمايش خود را سرگرم كرده است. در نمايش، بازيگر سعي كرده است، براي داشتن چهره اي متفاوت از ديگران و نيز به منظور تاثير گذاردن نقش بر تماشاگر با تغيير شكل دادن خود به كمك رنگ آميزي چهره، مو و به كار برده صورتك توسل جويد.
امروزه واژه ﴿ گريم ﴾ در زبان فرانسه از سال ۱۷۷۸ ميلادي به مفهوم آنچه در نمايش مورد نظر است به كار گرفته شده، به معناي ادا شكلك، صورتك و يا نقش يك پير مسخره. مصدر اين كلمه گريمه به معناي خطوط پيري بر چهره انداختن، آراستن چهره براي تئاتر و سينما است، صفت فاعلي آنرا گريمور مي نماند.
تحول گريم در ايران:
تئاتر از نظر تاريخي در دوره قاجاريه﴿ ۱۷۸۰-۱۹۱۹ م﴾ بطور كلي تئاتر ايران با تحول جديدي روبرو گرديد. نخست تعزيه به اوج خود رسيد، سپس تئاتر سنتي ديگري بنام ﴿ تئاتر روحوضي ﴾ رشد نمود.
گريم براي سينما، تلويزيون و عكاسي جنبه فني تر بخود مي گيرد، چه چشم دوربين ها بسيار دقيق تر از چشم انسان است، اشتباه كوچكي در رنگ زمينه و يا وجود لكه كوچك و خطاي ظريفي كه چشم انسان قادر به تشخيص و رويت آنها نيست در مقابل لنزها ي دوربين بوضوح نشان داده مي شود. نبايد فراموش كرد كه روتوش ﴿ اصلاح فيلم ﴾ فيلم نگاتيف بخصوص در مورد فيلم هاي رنگي نه تنها كامل و بي عيب نخواهد بود بلكه اصولا در همه شرايط امكان پذير نيست. بهمين جهت زدن رنگ به چهره و عمل تصحيح چهره و استفاده از تكنيك سايه و روشن در مقابل دوربين كه عمل روتوش فيلم را انجام مي دهد براي سينما، تلويزيون و عكاسي ضروري است.
متاسفانه براي ثبوت موجوديت تئاتر در گذشته ايران، مدارك و منابع تاريخي در دسترس نمي باشد. آنچه مسلم است از نظر جغرافيائي، ايران باستان ما بين سرزمين هائي چون مصر باستان، هند و يونان كه هر يك از تمدن، فرهنگ و هنرهاي خاصي از نمايش غني بوده اند قرار داشته است. بواسطه نزديكي و داشتن رابطه با اين سرزمين ها، ايران باستان نمي تواند در گذشته فاقد هنرهاي نمايشي بوده باشد. با نگاهي به گذشته، مشاهده مي شود، اين سرزمين اغلب دستخوش تهاجم، حملات و جنگ ها ئي در طول تاريخ بوده است كه هر بار با استيلاي حكومتي جديد به فرهنگ و هنر هاي زيباي آن لطمه وارد آمده است.
با آثاري از خرابه هاي تئاتر در گوشه و كنار يقين است كه در گذشته نمايش در اين سرزمين موجود بوده و آثار مكتوب آن به عللي چون به آتش كشيدن، تاراج كردن از ميان رفته و نابود شده باشد.
آرايش كردن از زمان هاي بسيار قديم مخصوصا زماني كه مردم با دارو آشنا شدند , بين خانمها و آقايان متداول بوده و آنها با علاقه فراواني براي زيباتر نشان دادن صورتشان مي كوشيدند
مطالعه تاريخ باستان به ما ثابت ميكند كه در دوران ماقبل تاريخ نيز مردان و زنان به بهتر نشان دادن ظاهر خود علاقهمند بودند. نوع آرايش و وسايل آرايشي كه در يك فرهنگ و مليت براي زيباتر و جذابتر نشان دادن به كار ميرود ممكن است در فرهنگ ديگر كاملا مردود باشد، اما اكثر مردم از تغيير در مد لباس، مو و آرايش صورت لذت ميبرند .
تاريخ شروع آرايش كلا به مصريان قديم ميرسد. آنها براي مراسم مذهبي از عطريات و مواد آرايشي استفاده ميكردند و حمامهاي مخصوص براي خوشبو كردن پوست بدن ميگرفتند، به نظافت و پاكيزگي اهميت ميدادند و بعد از حمام از مواد خوشبوكننده و روغني براي نرم نگه داشتن پوستشان استفاده ميكردند. شانه و آيينه به عنوان اولين لوازم آرايشي مورد علاقه همه خانمها و آقايان بود. كلئوپاترا، ملكه مصر، مواد آرايش و عطر را عاشقانه براي پوست و مو و بدن خود استفاده ميكرده است.

در زمان اليزابت اول (1558 تا 1603 ميلادي ) ماسكهاي صورت متداول شدند . در اين دوره ماسكهايي از تركيب پودر پوست تخم مرغ , زاج سفيد , بوراكس , بادام , تخم خشخاش , شير , شراب , كره , ميوه و سبزيجات ساخته ميشد . گونه ولبها آرايش ميشدند ولي آرايش چشمها بسيار كم رنگ بود.
ماري آنتوانت (1755 تا 1793 ميلادي) ملكه فرانسه و اكثر خانمهاي مرفه فرانسوي حمام توت فرنگي و شير ميگرفتند. لبها و گونه ها شديدا با رنگهاي صورتي و نارنجي آرايش ميشدند. به ابروها فرم داده مشد ولي از سايه چشم زياد استفاده نميشد و پودرهاي خوشبو براي صورت استفاده ميكردند. اين دوره به دوره افراط و زياده روي در آرايش معروف است
در زمان ويكتوريا، ملكه انگليس، آرايش صورت جذابيت خود را از دست داد. خانمها بسيار ساده و بدون رنگ بودند و معروف است كه زنان گونهاي خود را نيشگون گرفتن و لباهايشان را با گاز گرفتن سرخ ميكردند. ماسكهايي از تركيب عسل، تخم مرغ، شير، ميوه و سبزيجات و روغن هاي مختلف ساخته ميشد. اين دوره يكي از سخترين و محدودكننده ترين دوران تاريخ آرايش به حساب مي آيد.
در سالهاي 1920 انقلابي در كارخانه هاي لوازم آرايش به وجود آمد و سايه هاي رنگارنگ براي چشم ها، رژگونه و رژ لبهاي متنوعي ساخته شد. كرمها و لوسيونهاي گوناگون براي پوست و شامپوهاي نرم كننده و تقويتي مو به بازار آمد.
در سالهاي 1950 و 1960 مدهاي اروپايي بيشتر كشورها را تحت الشعاع قرار دادند، مواد پاك كننده پوست، كرمها لوسيون ها و نرم كننده هاو لوازم آرايش متنوعي وارد بازار شدند. ابروهاي پهن مد شد، خط چشم نيز پهن مشخص بود، گونه ها و لبها رنگ ملايم داشتند. در اواخر 1960 , آرايش ترميمي و تكميلي متداول شد وباز هم ابروها باريك شدند.
از سالهاي 1970 به بعد كارخانه ها رنگهاي متفاوتي براي آرايش روز و شب مواد و لوازم آرايش براي زيبايي، سلامتي و پاكيزگي پوست و مو ارائه كردند و خانمها بيشتر و بيشتر جذب اين مواد شدند.

اگر ما پيشرفت و تغييرات در مد و زيبايي را از زمان اجدادمان تا حالا دنبال كنيم، شايد به تمام آن تغييرات پي ببريم آثار به جا مانده از اجداد به ما نشان ميدهد كه مواد رنگي براي رنگ كردن مو، ناخن و پوست به كار ميرفته و خالكوبي نيز در آن زمان وجود داشته و مرسوم بوده است. مواد رنگي و آرايش از ريشه درختان، برگ و كلا مواد گياهي و معدني تهيه ميگرديد. مصلا پودر به نام كوهل شبيه سرمه در زمان مصريا قديم براي شفافتر و بزرگتر نشان دادن چشمها مصرف ميشد. دوده چراغ را به ابرو ميزدند و از اكسيد آهن براي تهيه سرخاب جهت آرايش صورت استفاده ميكردند.
يونانيها از سال 460 ميلادي با علاقه فراوان عطريات و مواد آرايشي ميساختند و براي مراسم مذهبي و استفاده شخصي و حتي گاهي به عنوان دارو استفاده ميكردند.خانمهاي يوناني از موادي به نام ورميليون براي آرايش صورت استفاده ميكردند كه به رنگ فرمز روشن بود و از تركيب نمكهاي جيوه در ساخت آن استفاده ميشد
خانمهاي رومي مخلوطي از گچ و سرب را به صورت ميزدند تا آن را سفيدتر كنند، همچنين با رنگهاي گياهي گونه ها و لبهايشان را سرخ ميكردندو از مخلوط ذرت، شير و آرد ماسكهايي براي صورت تهيه ميكردند كه آن را با كره نيز مخلوط مينمودند. روميها هم مانند يونانيها و مصريها حمام و نظافت را باور داشتند و خانمها در موقع حمام از شير و شراب استفاده مينمودند. حمامهاي رومي معمولا عمومي بود با قسمتهاي جداگانه براي خانمها و آقايان. مردان رومي نيز از عطريات و روغن براي خوشبو كردن پوست و نرم نگخ داشتن آن بعد از حمام استفاده ميكردند. شعرهاي يوناني زيادي درباره نظافت، زيبايي مو و پوست و ناخن سروده شده است و نقاشيهاي بسياري بيانگر اهميت آن است.
آسياييها , به خصوص چينيها , تاريخچه بسيار دوري در مورد سلامتي دارند و آراستگي را يك هنر به حساب مي آورند , مخصوصا بين افرادي كه امكان استفاده از لوازم آرايش مختلف و لباسهاي متنوع را داشتند . در ژاپن آرايش گيشاها خيره كننده بود و هنوز هم يك هنر با ارزش به شمار مي آيد . ايرانيان نيز همانگونه كه تاريخ و شواهد نشان ميدهد , پيرو مد و آراستگي مو و صورت و لباس بودند.
افريقايي ها تحول بزرگي در آرايش مو و طراحي لباسهاي مخصوص به وجود آوردند. آنها داروهاي بسياري از گياهان و مواد اوليه كه در اطراف خود داشتند تهيه ميكردند. همچنين از رنگهاي زيادي براي آرايش صورت خود استفاده ميكردند كه بعضي از انواع مدل مو و لباس آنها هنوز هم رايج است
در قرون وسطي بيشتر مواد رنگي روي گونه ها و لبها زده ميشد. چشمها فقط با سرمه آرايش ميشدند. مواد آرايشي و داروها از هم جدا نبودند ولي در اواخر قرن شانزدهم تقريبا از هم تفكيك شدند. اين دوره بين كلاسيك و رنسانس بود، زماني كه مذهب نقش مهمي در زندگي و عقايد و رفتار اجتماعي مردم داشت. حمام روزانه متداول نبود ولي عطر و موادخوشبوكننده زيادي مصرف ميشد.در عصر رنسانس نقاشيهاي كلاسيك و نوشته ها نشان ميدهند كه چقدر آراستگي ظاهر بين مردم متداول بوده است. يكي از غيرعاديترين مدها تراشيدن ابروها و خط مو در پيشاني بود و معتقد بودند كه ابروي تراشيده چهره بسيار باهوش و متفكري به زن ميدهد.

هیچ نظری موجود نیست: